×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

درد دل عاشقا

استفاده . کپی ا ز مطالب برای عاشقا مجانیه

× دلنوشت هایی دوستان . شعر .موسیقی .
×

آدرس وبلاگ من

afsharlove.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/afshar39

?????? ???? ?????? ???? ???? ?????? ??? ??? ????? ??????

اخوان ثالث مرغک معصوم

نگفتندش چو بیرون می کشاند از زادگاهش سر

که آنجا آتش و دود است نگفتندش:

زبان شعله می لیسد پر پاک جوانت را

همه درهای قصر قصه های شاد مسدود است

نگفتندش:

 نوازش نیست، صحرا نیست،

دریا نیست همه رنج است و رنجی غربت آلود است

پرید از جان پناهش مرغک معصوم درین مسموم شهر شوم پرید،

 اما کجا باید فرود اید؟

نشست آنجا که برجی بود خورده بآسمان پیوند در آن مردی،

 دو چشمش چون دو کاسه ی زهر به دست اندرش رودی بود،

 و با رودش سرودی چند

خوش آمد گفت درد آلود و با گرمی به چشمش قطره های اشک نیز از درد می گفتن

ولی زود از لبش جوشید با لبخندها، تزویر  

تفو بر آن لب و لبخند

 اما دگر ایا کجا باید فرود آید؟

نشست آنجا که مرغی بود غمگین بر درختی لخت

سری در زیر بال و جلوه ای شوریده رنگ،

 اما چه داند تنگدل مرغک؟

عقابی پیر شاید بود و در خاطر خیال دیگری می پخت پرید آنجا،

نشست اینجا،

 ولی هر جا که می گردد غبار و آتش و دود است

نگفتندش کجا باید فرود اید

همه درهای قصر قصه های شاد مسدود است

دلش می ترکد از شکوای آن گوهر که دارد چون صدف با خویش

دلش می ترکد از این تنگنای شوم پر تشویش

چه گوید با که گوید،

 آه کز آن پرواز بی حاصل درین ویرانه ی مسموم

چو دوزخ شش جهت را چار عنصر آتش و آتش

همه پرهای پاکش سوخت کجا باید فرود اید، پریشان مرغک معصوم؟

یکشنبه 22 خرداد 1390 - 6:11:10 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


ارش


فریاد


به ما چه!


نصرت رحمانی


حسین پناهی


اینجا


ما و منی


سهراب سپهری


بهرام سالکی


اخمد شاملو


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

111609 بازدید

105 بازدید امروز

7 بازدید دیروز

254 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements