طنین صدای مهربانت در روحم
و لرزشی برقلبم
و تو .....
در مردمک نوع نگاهم هستی
و وجودم با تو ،
خالی از این دنیاست ؛
و مرا دنیاییست
که در آن نور محبت جاریست
منشاء فعل شدن ها جاریست
با تو بودن همه اش نوع شدن
نقش معلوم به عالم زدن است
فعل رقصیدن خورشید
در آیینه آب ؛
فعل جاری شدن باد ، میان جنگل ؛
فعل بوسیدن مهتاب به بدر ؛
فعل نوشیدن عشق ؛
و رسیدن به خدا ....
به خدایی که در این نزدیکی است ؛
به خدایی که به دروازه دل
نقش نام تو زده است .
و همین خوشبختی است
که خداوند تو را
در شب نو میدی
در شبان غم تنهایی من*
از در رحمت خویش
مونسم کرد که تا
بوی انفاس خوشت
در شتای دل من
شور برپا کند و عشق به جانم بخشد
ای غریبه
گل من
گل مریم
گل خوش رایحه ی باغ خدا
دوست دارم که تو در کنج دلم
که در آن
جای مهر است و وفا
جای عشق است اگر بار دهد
تا ته عمر که نه ...
تا ته بود و نبود
و نبودی که به تضمین تو ، بودم باشد
همرهم باشی و
قلبم به تو تسجیل شود .
111591 بازدید
87 بازدید امروز
7 بازدید دیروز
236 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian